تحقیق مقاله مطلب

در مورد دانشنامه فارسی - نت سرا

تحقیق مقاله مطلب

در مورد دانشنامه فارسی - نت سرا

روانشناسی رنگها

مقدمه
 رنگ در زندگی انسان دارای مفهوم و اهمیت ویژه ای بوده و جایگاه خاصی دارد. درواقع رنگ موهبتی الهی است تا با آن زندگی جالب تر و زیباتر شود. جهان بدون رنگ امکان پذیر نیست و زندگی بدون رنگ دچار اختلال شده وخسارت می بیند. کلیه ارتباطات به کمک رنگ صورت می گیرد.
انتخاب رنگ و ترجیح آن به رنگی دیگر امری طبیعی است. رنگ معیاری است برای شناخت شخصیت افراد. امروزه بیش از هر چیز اثرات روانی رنگ روی کودکان ‎‎نوجوانان وجوانان مورد مطالعه قرار گرفته و جاذبه ودافعه آنها در پذیرش رنگ ها بررسی می شود. کودکان به رنگ های زنده ( گرم ) و شاد توجه وعلاقه بیشتری نشان می دهند. جوانان به رنگهای شاد و ملایم تمایل داشته بتدریج و با افزایش سن معمولا رنگ های آبی و سبز را به رنگ های  گرم ترجیح می دهند. ولی افراد مسن تر بیشتر به رنگ های تیره علاقه نشان میدهند. این موضوع کما بیش در تمام  نقاط دنیا وجود دارد. پس می توان سن افراد را در ترجیحات رنگی موثر دانست.
بررسی ها نشان داده جنسیت یکی دیگر از عوامل موثر در انتخاب رنگ می باشد. مثلا پسران بیشتر رنگ های آبی و سبز را انتخاب می کنند در حالیکه دختران رنگ های زرد و قرمز را بر    می گزینند .

ادامه مطلب ...

هوش عاطفی در تعلیم و تربیت

یک فرد تحصیل کرده1 یا فرهیخته چگونه فردی است؟ بر اساس تعاریف یا رویکردهای جدید، فرد تحصیل کرده، فردی است آگاه2 مسئولیت پذیر3 و علاقمند4 که برخی به این صفات، صفت پرخاشگر یا خشن نبودن5 هم اضافه می نمایند]343[ . این اظهارات به این معنی است که تمرکز و علاقه سنتی بر مهارتهای ذهنی چون هوش بهر IQ، جای خود را به علاقه شدید و تمرکز بر مهارتهای اجتماعی و عاطفی و هوش بهر عاطفی (EQ) و مهارتهای هوش عاطفی (EI) داده است. دلایل گوناگونی برای این جابه جایی، عنوان شده است که یکی از مهمترین آنها، اطلاعات و آگاهی هایی است که ما درباره عملکرد مغز و حافظه ی انسان به دست آورده ایم و بین یادگیری برای امتحان دادن و نمره گرفتن و یادگیری برای زندگی کردن در جواکع مدرن امروزی، تفاوت زیادی قائل می شویم و دلیل دوم، اهمیت عوامل اجتماعی وعاطفی می باشد.
یکی از اصول اولیه ی هوش عاطفی این است که روابط دوستانه و دلسوزانه، باعث شکل گیری انواع یادگیری های اصیل و به اثبات می گردند. اگر مرور مختصری بر روی تجارب آموزشی خودمان به عمل آوریم، در می یابیم که ما تحت شرایط متفاوتی آموزش دیده ایم و نمی توانیم ادعا نماییم که این روشها، بهترین روش های آموزشی بودند و منجر به ایجاد یادگیری های اصیل و با ثبات در ما گردیده اند. لازم است تا تمام روشهای آموزشی را با این واقعیتها هماهنگ سازیم.

ادامه مطلب ...

نقش تلقین در زندگی انسانها

 چند نمونه فراموش نشدنی باعث تغییر نگرش پزشکان و روانشناسان شد. یک زندانی که قص فرار داشت بطور مخفیانه خود را در یکی از اتاقکهای قطار جا داده بود و بعد از حرکت فهمیده بود که در یخچال قطار قرار دارد. زندانی مطمئن بود که در طی چندین ساعتی که در یخچال قرار دارد منجمد خواهد شد و دقیقاً این کار هم شد. اما بعد از رسیدن به مقصد مشاهده کردند که زندانی یخ زده در حالی که یخچال قطار خاموش بوده است و این نشان می دهد که شخص زندانی به خود تلقین کرده که منجمد خواهد شد و این تلقین برای او حکم یک تصویر ذهنی مطابق با افکار او داشته و همین باعث شده که سلولهای بدن وی واقعاً سرما را حس کرده و کم کم منجمد شود.
نمونه دوم آزمایشی بود که به پیشنهاد یکی از روانشناسان بر روی دو تن از مجرمین محکوم به اعدام انجام شد. آزمایش به این صورت بود که مجرم اول را با چشمانی بسته در حضور مجرم دوم با بریدن شاهرگ دستش او را به مجازات رساندند. در این هنگام نفر دوم با چشمان خود شاهد مرگ او بر اثر خونریزی شدید بود. سپس چشمان نفر دوم را نیز بستند و این بار شاهرگ دست وی را فقط با تیغه ای خط کشیدند و در این حین کیسه آب گرم نیز بالای دست وی شروع به ریختن می کرد این در حالی بود که دست او به هیچ وجه زخمی نشده بود. اما شاهدان یعنی پزشکان و روانشناسان با کمال ناباوری دیدند که مجرم دوم نیز پس از چند دقیقه جان خود را از دست داد چراکه او مطمئن بود که شاهرگ دستش به مانند نفر اول بریده شده و خونریزی می کند. ریخته شدن خون را نیز بر روی دست خود حس می کرده است. در واقع تصویر ذهنی او چنین بوده که تا چند لحظه دیگر به مانند نفر اول هلاک می شود و همین طور هم شد. این نشان می دهد که دستگاه عصبی شما با توجه به آنچه فکر می کنید یا خیال می کنید که حقیقت دارد واکنش نشان می دهد. دستگاه عصبی شما تجربه خیالی را از تجربه واقعی تمیز نمی دهد. در هر دو مورد با توجه به اطلاعاتی که از ناحیه مغز در اختیار او قرار می گیرد واکنش نشان می دهد. این یکی از قوانین اولیه و اصولی ذهن است. در واقع اینطوری ساخته شده ایم. وقتی این قانون را در افراد هیپنوتیزم شده مشاهده می کنیم شک می کنیم که حتما نیرویی مرموز یا فوق طبیعی در کار است. در واقع آنچه را که می بینیم فرایند طبیعی عمل مغز و دستگاه عصبی انسان است و نه چیز دیگر.در پدیده هیپنوتیزم اگر بیمار بدرستی گفته های شخص هیپنوتیزم کننده معتقد باشد کارهای حیرت آور انجام می دهد و بیمار رفتاری متفاوت از خود نشان می دهد زیرا طرز فکر و باورش تغییر کرده است.

ادامه مطلب ...

هوش هیجانی

مقدمه
    اکثر مردم عضو سازمانهایی1 با ساختار رسمی و ساختار غیر رسمی هستند. رابینز2 سازمان را اینگونه تعریف می کند:
     "سازمان پدیده ای اجتماعی است که به طور آگاهانه هماهنگ شده، دارای حدو مرزهای نسبتاً مشخصی بوده وبرای هدف یا مجموعه ای از اهداف بر اساس یک سلسله مبانی دائمی فعالیت می کند."(رابینز، 1987 ص 3). در سازمانها به جز عامل حیاتی مدیریت، عنصر اساسی دیگری به نام «انسان ها» وجود دارند.
     در واقع توفیق سازمانها مستقیماً به استفاده مؤثر از منابع انسانی بستگی دارد. (حقیقی و دیگران، 1380). «رهبری» به عنوان یک کارکرد اجتماعی مهم، میانجی بین این دو یعنی «مدیریت» و «منابع انسانی» است.
     «رهبری»3 هنر مدیریت است (دویتری4، 1984) به نحوی که رهبری اثر بخش می تواند در افراد که به منظور تعیین و تحقق هدفها نفوذ کند و حس وفاداری وهمکاری همراه با احترام در آنها به وجود آورد. (دویتری، 1984 ترجمه میرسپاسی ص 337). از سوی دیگر توانایی نفوذ در دیگران به وسیله قدرت بوجود می آید. (هرسی و بلانچارد5، ترجمه کبیری ص228).
     پس قدرت به عنوان پدیده اجتناب ناپذیر ویژگی اساسی نقش مدیراست که اثر بخشی6 او را در سازمان فراهم می سازد. قدرت در سازمان خود به خود پدید نمی آید، بلکه سرچشمه هایی دارد که هر یک در نوع رهبری مدیر اثر می گذارد. (حقیقی و دیگران، 1380 ص 402) اهمیت منابع قدرت7 برای یک مدیر تا آنجا است که حتی از حیث روابط انسانی نیز به آن پرداخته شده است و ضرورت آن در جامعه امروزی ما به اثبات رسیده است. (گریفیث8، ترجمه بخشی ص 126).
__________________________________________
                         7. power resurce                     4. daughtrey 1. organization
2. ROBBINS                   5.  hersy/ BLanchard                8. Griffiths                             
3. Leadership                   6. Effectivness
    

ادامه مطلب ...

لکنت زبان

لکنت زبان ( اختلال گفتاری )لکنت زبان عمدتاً و بطور کلی جز در موارد استثنایی در دوران خردسالی آغاز شده و یک پدیده خاص دوران کودکی است. معمولا از سنین 2 تا 4 سالگی شروع می‌شود. لکنت زبان از مهمترین و متداولترین اختلالات تکلمی است. در سنین 6 تا 7 سالگی نیز که مصادف با زمان آغاز مدرسه می‌باشد به لحاظ ویژگیهای عاطفی و سازگاری اجتماعی خاص این دوره موقعیت مناسبی است برای بروز لکنت زبان در میان کودکانی که بیشتر مستعد چنین اختلالی می‌باشند. گاهی از موارد در دوران بلوغ نیز افرادی که قبلا به نحوی لکنت زبان داشته‌اند دچار لکنت زبان می‌شوند.
در واقع سن، شرایط و ویژگیهای بلوغ نیز احتمالا در تغییر شکل یا تشدید لکنت موثر است. لکنت زبان در میان پسران بیشتر از دختران است و در بررسی‌ها و تحقیقات مختلف نسبتی در حدود 70 درصد برای پسران و 30 درصد برای دختران ذکر گردیده است. بسیار دیده‌ایم که بعضیها به هنگام صحبت، لکنت زبان دارند؛ یعنی زبان‌شان بر سر برخی از حروف گیر می‌کند. با چنین افرادی باید با ملایمت رفتار کرد؛ ولی متاسفانه عده‌ای هستند که کند زبانی را دستاویز شوخی و ریشخند می‌پندارند. کندی زبان در جایی پیش می‌آید که دستگاههای تکلم انسان دچار پاره‌ای از تشنج‌هاست؛ از اینرو ادای کلمات ناگهان به مانع برخورد می‌کند و پیوسته مکثی در میان صحبت روی می‌دهد. به هنگام چنین رویدادی معمولا انسان حرفی را که روی آن مکث ایجاد شده است، چندبار تکرار می‌کند.

ادامه مطلب ...